مقابله به مثل

آیا با افراد مغروری که خود را بالاتر از ما می بینند باید مثل خودشان برخورد کرد؟

هیچ گاه شنیده نشده که پیامبراکرم و ائمه هدی علیهم السلام در برابرافراد بی ادب مقابله به مثل کرده باشند، حتی شنیده نشده که بی محلی کرده باشند، بلکه معمولا صبوری به خرج داده اند وبا خوش خلقی ومدارا رفتار کرده اند قرآن کریم درستایش پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله » می فرماید: انک لعلی خلق عظیم » (قلم/۴ .) به درستی که تو به اخلاق پسندیده و بزرگی آراسته شده ای . آنطوری که نوشته اید، افراد مورد اشاره، ممکن است که ظاهری موجه ودیندار دارند ولی متکبرانه وخودخواهانه رفتار می کنند! دوست گرامی اگر کسی دیندار باشد ولو ظاهرا، سعی می کند برای حفظ ظاهر هم که شده، خودخواه نباشد! برای درمان ریشه ای ، بایستی مصادیق رفتارهای متکبرانه ایشان را بیان می کردید. این گونه بیان کلی مارا به پاسخ دهی کلی می کشاند وچاره ای جز این نداریم !قبل از بیان نصایحی راجع به موضوع خودخواهی به عرض می رساند که تکبر ویا خودخواهی در همه افراد ، کم وبیش، وجود دارد ولی گاهی برای بعضی ممکن است آزاردهنده باشد ! منظورمان این است که اگر شخصی صبوروکریم باشد، از رفتارهای نابخردانه دیگران آزار وآسیب نمی بیند بلکه راهکار بیرون رفت از این موضوع را پی میگیرد، بنا براین لازم است که صفات صبر وبردباری وتحمل سخنان ورفتارهای نامناسب را درخود ایجاد کنیم تا نه تنها آسیبی متوجه ما نشود بلکه بتوانیم این صفات را در دیگری از بین ببریم.
از طرف دیگر، این مطلب را نیز نباید نادیده گرفت که گاهی در کسی صفت تکبر ویا خودخواهی به این شدت که آزاردهنده باشد ؛ وجود ندارد ولی دیگری به دلایلی مانند حسادت ویا تنگ نظری ویا انتظارات نابجا ویا حتی خودخواهی، رفتارها وحرکات شخص مقابل را خودخواهانه ومتکبرانه می بیند! یعنی در اثر انتظاری که دراو به هر دلیلی ایجاد شده وشخص مقابل ،قادر به برآوردن انتظاراتش نیست ویا ممکن است که حتی از چنین انتظاری بیخبر باشد ، لذا آن انتظارات برآورده نمی شود ولی درهرصورت به او خودخواه ومتکبر گفته می شود!
پس در برخورد با شخصی که فکر می کنیم متکبر است ؛ اولا: سعی کنیم به خود بگوییم که او متکبر وخودخواه نیست، بلکه شاید انتظارما انتظار خودخواهانه است ورفتار فرد مقابل را به خاطر حداقل ظاهرش به بهترین وجه توجیه کنیم!
ثانیا : بعضی دیگر ازصفات ناپسند را درخود جستجو کرده واگر حتی نیافتیم ، احتمال حسادت ویا خودخواهی ویا تنگ نظری را درخود بدهیم وبا مطالعه کتبی در این زمینه ها خودمان را از شر این صفات خلاص کنیم، دراین صورت خواهید دید که چقدر راحت وآسوده اید!
ثالثا : سعی کنید که نسبت به فرد ویا افراد مذکور،همیشه با مهر ومحبت برخورد کنید، همیشه اول شما سلام کنید وانتظارسلام کردن از او را نداشته باشید، او را برخود مقدم کنید وبه گونه ای او را از رفتارهای نادرستش شرمنده ونادم کنید ، خودخواهی های اورا در ظاهر هم که شده به رو نیاورید ودر هیچ شرایطی از ایشان غیبت ویا شکایت به دیگری نداشته باشید، غیبت کردن ، موجب تثبیت گناه در شخص خودخواه می شود!
رابعا: سعی کنید مطالبی را که در مورد خودخواهی می نگاریم به صورت جزوه کوچکی در اختیار او قرار دهید!
این مطالب گزیده ای از کتاب علم اخلاق اسلامى(ترجمه جامع السعادات) ج ۱ ص ۴۱۷ است:
کبر
کبر عبارت است از حالتى که آدمى خود را بالاتر از دیگرى ببیند، و معتقد شود که بر غیر برترى و رجحان دارد. و همین امر است که آن را از عجب متمایز مى سازد. زیرا عجب مجرّد خود پسندى و خود بزرگ بینى است بدون اینکه پاى دیگرى در میان باشد. پس عجب سبب کبر و کبر از نتایج آن است.
کبر- یعنى عزیز و بزرگ شمردن خود بر دیگران- خلق و خوى باطنى است که مقتضى اعمالى در ظاهر است که این اعمال آثار و ثمرات آن است، و ظاهر شدن این اعمال که از آن خوى صادر مى گردد تکبّر نامیده مى شود. و از این روى هر که تعزّز کند و در باطن خود را فوق دیگران ببیند بدون اینکه از اعضاء و جوارح او فعلى صادر شود آن را کبر» گویند و چون اعمال ظاهر گردد تکبّر» نامیده شود. این اعمال ظاهرى که آثار و ثمرات خوى کبر است افعال و اقوالى است که باعث حقیر و خوار شمردن دیگرى است مانند مضایقه داشتن از معاشرت و مصاحبت با او و امتناع از پهلو نشستن یا رفاقت با او، و دور کردن او از خود و انتظار سلام کردن و توقّع ایستادن او پیش وى، و استنکاف از قبول پند او و درشتى کردن و سرپیچى در برابر ارشاد و راهنمائى او، و پیش افتادن از او در راه رفتن و تقدّم بر او در نشستن و بى التفاتى به او و به حقارت با او سخن گفتن.
و بالجمله: اعمال صادر از کبر بسیار است که نیازى به شمارش آنها نیست که مشهور و معروف است و از جمله آنها خرامان و دامن کشان راه رفتن است، زیرا متکبّر خود را فوق اکثر مردم مى داند و با این رفتار خود قصد تحقیر آنها را دارد. پس این گونه راه رفتن از انواع تکبّر است و آنچه در ذمّ آنها وارد شده دلالت بر نکوهش تکبّر نیز دارد. و این افعال که از آنها به تکبّر تعبیر مى شود گاهى از کینه یا حسد یا ریا صادر مى شود، اگر چه در نفس متکبّر عزّت و تعظیم خود وجود نداشته باشد.
فصل ۱۹ (مذمّت کبر)
کبر آفتى است بزرگ و شرّ و فسادى است هولناک. این خوى خواصّ آدمیان را به هلاک افکنده تا چه رسد به عوام. کبر بزرگترین حجاب و مانع براى وصول به اخلاق مؤمنان است. زیرا در کبر عزّ و خودبینى است که آدمى را از تواضع و کظم غیظ و پندپذیرى و استمرار در صدق، و ترک خشم و کینه و حسد و غیبت و پست شمردن مردم و مانند آن مانع مى شود. و هیچ خوى بد و ناپسندى نیست مگر اینکه صاحب کبر گرفتار آن است تا بدان وسیله عزّ و بزرگ بینى خود را حفظ کند، و هیچ خلق نیک و پسندیده اى نیست مگر اینکه از آن عاجز است از بیم آنکه مبادا عزّ خود را از دست بدهد. به همین جهت آیات و اخبار در ذمّ آن بسیار است. خداى سبحان مى فرماید:
کَذلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلى کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ» (غافر، ۳۵).این چنین خداوند بر قلب هر متکبّر ستمگرى مهر مى نهد».
و مى فرماید:سَأَصرِفُ عَنْ آیاتِىَ الَّذینَ یَتَکَبَّرُونَ» (اعراف، ۱۴۶).کسانى را که بزرگى مى کنند از آیه هاى خود بر خواهم گرداند.»
و مى فرماید:وَ الْمَلائِکَةُ باسِطُوا ایْدِیهِمْ أخْرِجُوا أَنْفُسَکُمْ» تا قول او: وَ کُنْتُمْ عَنْ آیاتِهِ تَسْتَکْبِرُونَ» (انعام، ۹۳) و فرشتگان دستهاى خود گشوده که جانهاى خویش بر آرید . و از آیه هاى او گردنکشى مى کردید».
و مى فرماید: ادْخُلُوا ابْوابَ جَهَنَّمَ خَالِدینَ فیها فَبِئسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرینَ».(زمر، ۷۲) از درهاى جهنّم داخل شوید و جاودانه در آن باشید که جایگاه متکبّران چه بد است».
و مى فرماید:فَالَّذینَ لا یُؤمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُم مُنْکِرَةٌ وَ هُمْ مُسْتَکْبِرُونَ» (نحل، ۲۳) آنان که به آخرت ایمان ندارند دلهایشان به انکار خو کرده و بزرگى فروشانند».
و مى فرماید:انَّ الَّذینَ یَستَکبِرونَ عَنْ عِبادَتى سَیَدخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ» (غافر، ۶۰) کسانى که از عبادت من بزرگى مى کنند به خوارى به جهنّم درون خواهند شد».
و مى فرماید:انْ فی صُدُورِهِمْ إلاَّ کِبْر ما هُمْ بِبالِغیهِ» (غافر، ۵۶) در دلهایشان بزرگیى است که هرگز به آن نرسند.»
و رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: لا یدخل الجنّة من کان فی قلبه مثقال حبّة من خردل من کبر».هر که بقدر یک دانه خردل در دل او کبر باشد به بهشت نمى رود.»
و فرمود: من تعظّم فی نفسه و اختال فی مشیته، لقى اللّه و هو علیه غضبان».هر که خود را بزرگ شمارد و در راه رفتن تکبّر کند خدا را ملاقات خواهد کرد در حالى که بر او غضبناک است.»
و فرمود: لا ینظر اللّه إلى رجل یجرّ ازاره بطرا.» خدا به آن کس ننگرد که از راه تکبّر و خرامیدن به فخر جامه بر زمین کشد».
و فرمود: قال اللّه: الکبریاء ردائى و العظمة ازارى، فمن نازعنى فى واحد منهما ألقیته فی جهنّم.»خداوند فرمود: کبریا و بزرگى روپوش من و عظمت و برترى زیر پوش من است روپوش و زیرپوش استعاره است براى اختصاص بزرگى و عزت به خداى تعالى، چنانکه لباس رو و زیر هر کسى مختص به اوست. »، هر که در یکى از این دو با من ستیزه کند او را به جهنّم خواهم افکند».
و فرمود: لا یزال الرّجل یذهب بنفسه حتّى یکتب فی الجبّارین، فیصیبه ما أصابهم من العذاب».مردى باشد که خود بزرگ بینى پیشه کند تا آنگاه که در زمره گردنکشان نوشته شود، و همان عذاب به او رسد که به آنان رسید.»
و فرمود: از آتش دوزخ شعله اى بیرون خواهد آمد که دو گوش و دو چشم و یک زبان دارد و خواهد گفت که من بر سه گروه موکّلم: بر هر گردنکش ستیزه گر، و بر هر کس که با اللّه خداى دیگرى بخواند، و بر صورت نگاران و پیکر- سازان». و فرمود: هیچ گردنکشى و هیچ بخیلى و هیچ بدخوئى به بهشت نمى رود».
و فرمود: ثلاثة لا یکلّمهم اللّه و لا ینظر الیهم یوم القیامة و لا یزکّیهم و لهم عذاب الیم: شیخ زان، و ملک جبار، و مقلّ مختال».خدا در روز قیامت با سه کس سخن نگوید و به آنها ننگرد و پاکشان نسازد و براى آنها عذابى دردناک خواهد بود: پیر کار و پادشاه جبّار و فقیر متکبّر».
و فرمود: بد بنده اى است بنده اى که تکبّر و تعدّى نماید و جبّار أعلى را فراموش کند، بد بنده اى است بنده اى که تبختر و فخر فروشى کند و کبیر متعال را از یاد ببرد، بد بنده اى است بنده اى که به غفلت و سهو بگذراند و گور و پوسیدن بدن را فراموش کند، بد بنده اى است بنده اى که سرکشى و ستمگرى نماید و آغاز و انجام را از یاد ببرد.»
و فرمود: ألا أخبرکم بأهل النّار: کلّ عتلّ جوّاظ جعظرىّ متکبّر».مى خواهید شما را از دوزخیان خبر دهم: هر پرروى سرکش خود خواه درشتخوى متکبّر».
و فرمود: دشمن ترین شما نزد ما و دورترین شما از ما در آخرت پرگویان استهزاء کننده متکبّرند». و فرمود: متکبّران در روز قیامت به صورت مور محشور مى شوند، و به سبب بیقدرى و خوارى آنها در نزد خدا مردم آنها را لگدمال مى کنند». و فرمود: در جهنّم و ادیى است که آن را هبهب گویند، و بر خدا حقّ است که هر متکبّر جبّار را در آن جاى دهد». و فرمود: در جهنّم قصرى است که متکبّران را در آن جاى مى دهند و در به رویشان بسته مى شود». و فرمود: وقتى امّت من متکبّرانه و با تبختر راه روند و پارسیان و رومیان به خدمت آنها درآیند خداوند بعضى از آنها را بر بعض دیگر مسلّط سازد».
از کلام عیسى بن مریم علیه السّلام است که: همچنان که کشت در زمین نرم مى روید و در زمین سخت نمى روید، همچنین حکمت در دل اهل تواضع جاى مى گیرد و در قلب متکبّر جاى نمى گیرد، نمى بینید که هر که سر مى کشد که به سقف رسد سقف سر او را مى شکند و هر که سر خود را به زیر افکند سقف بر سر او سایه مى افکند و او را مى پوشاند.» هنگامى که وفات نوح علیه السّلام فرا رسید فرزندان خود را طلبید و گفت: شما را به دو چیز فرمان مى دهم و از دو چیز نهى مى کنم: از شرک و کبر نهى مى کنم و به گفتن لا اله الاّ اللّه و سبحان اللّه و بحمده امر مى کنم.» روزى سلیمان بن داود علیه السّلام به مرغان و جن و انس گفت: بیرون آیید، پس با دویست هزار انسان و دویست هزار جنّ بیرون آمدند، سپس (بر بساط نشست و) چندان بالا رفت که صداى تسبیح ملائکه را در آسمان ها شنید، آنگاه به قدرى فرود آمد که کف پایش به دریا رسید، در این موقع صدائى شنید که مى گوید: اگر در دل صاحب شما (سلیمان) ذرّه اى کبر مى بود او را بیشتر از آنچه بلند کردم به زمین فرو مى بردم.»
امام باقر علیه السّلام فرمود: الکبر رداء اللّه، و المتکبّر ینازع اللّه رداءه» بزرگ منشى روپوش خداست، و متکبّر با روپوش خدا ستیزه دارد.»
و فرمود: العزّ رداء اللّه، و الکبر ازاره، فمن تناول شیئا منه اکبّه اللّه فی جهنّم.»عزّت روپوش خدا و بزرگ منشى زیرپوش اوست، پس هر که به آنها دست درازى کند خداوند او را در دوزخ سرنگون کند.»
امام صادق علیه السّلام فرمود: انّ فی جهنّم لوادیا للمتکبرّین یقال له:سقر، شکا إلى اللّه شدّة حرّه و سأله أن یأذن له أن یتنفّس، فتنفّس فأحرق جهنّم.» در جهنّم وادیى است براى متکبّران به نام سقر، که از شدّت حرارت خود به خدا شکایت کرد و اجازه خواست که نفس بکشد، چون نفس کشید جهنّم شعله ور شد.»
و فرمود: انّ المتکبّرین یجعلون فی صور الذّرّ، یتوطّأ هم النّاس حتّى یفرغ اللّه من الحساب.»متکبّران (در روز قیامت ) به صورت مور درآیند، و مردم آنها را پایمال کنند تا خدا از حساب آنها فارغ شود.»
و فرمود: ما من رجل تکبّر أو تجبّر الاّ لذلّة وجدها فی نفسه.»هیچ کسى تکبّر نمى کند یا لاف بزرگى نمى زند مگر اینکه در خود پستى و ذلّتى مى بیند (و مى خواهد آن را به تکبّر بپوشاند).»

داستان بسیار زیبا از زن بی حجاب و زن چادری

مقابله به مثل

داستان_کوتاه_آموزنده مردی مادری پیر داشت

انشالله همه با روی ماه باشیم

یلدا به چه معنی است؟مبارکباد

داستان غم انگیز یک داستان آشنا!

قصه حضرت یونس (علیه‌السلام)

مى ,فرمود ,کبر ,اللّه ,اى ,جهنّم ,است که ,و فرمود ,خود را ,او را ,را از ,علیه السّلام فرمود

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه اینترنتی قاصدک طلایی کنکور کده | مرجع تخصصی کنکور دانلود فایل آروین حبیبی وکیل پایه یک دادگستری hamintori 313 منتخب رواندرماني abzarbacklink www.ms65.ir kahrobacolurt20